
باندهای بولینگر (Bollinger Bands) یک اندیکاتور تکنیکال است که توسط معاملهگر مشهور آقای John Bollinger در دههی 1980 میلادی توسعه داده شده است.
این اندیکاتور تکنیکال انحراف معیار یا Standard Deviation را پیرامون یک میانگین متحرک پیادهسازی میکند. با افزایش نوسان باندهای بولینگر گسترش پیدا کرده و با کاهش نوسان باریکتر میشوند.
باندهای گستردهتر نشان از یک انحراف معیار بزرگتر دارند و این به معنای آن است که احتمال کمتری دارد یک قیمت میانگین نزدیک به سطح متوسط متمرکز شود.
برای اینکه بتوانید معاملات را در فضای حساب دمو و یا حساب ریل در بروکر آلپاری تجربه نمایید، می بایست ابتدا افتتاح حساب را در کارگزار آلپاری انجام دهید و سپس پلتفرم معاملاتی آلپاری را دانلود و نصب نمایید.
امکان معاملات در فارکس، بورس بین الملل مانند بورس آمریکا مانند نزدک Nazdaq و جدید هم ترید در داوجونز امکان پذیر است.
تمام استراتژیهای معاملاتی اساسا از دو پدیدهی بازار بهره میگیرند: بازگشت متوسط و دنبال کردن ترند.
به طور خلاصه، در بازگشت متوسط، معاملهگر به دنبال این است که وقتی نماد معاملاتی به طور قابل توجهی از میانگین تاریخی خود انحراف پیدا کرده است، با انتظار بازگشت به میانگین وارد معامله شود.
شما میتوانید هم از بازگشت متوسط و هم دنبال کردن ترند در هنگام استفاده از باندهای بولینگر به عنوان ابزار معاملاتی اولیه یا ثانویهی خود بهرهمند شوید.
اگر شما در گوگل یا یوتیوب به جستجوی “استراتژیهای باندهای بولینگر” بپردازید، اکثر آنها به استراتژیهای بازگشت متوسط مرتبط خواهند بود.
باندهای بولینگر باعث میشوند تصویر بخشیدن به یک معامله بازگشت متوسط سادهتر شود.
با استفاده از مفهوم آماری انحراف معیار، باندها به شما اجازه میدهند که سریعا تشخیص دهید که قیمت در حالت عادی است یا نیست.
اگر قیمت داخل باندها باشد، این بخشی از گردشهای عادی بازار است اما اگر قیمت خارج از باندها باشد، وضعیتی خارجی بر روی قیمت تاثیرگذار بوده است.
اکثر استراتژیهای باندهای بولینگر بر روی این تمرکز دارند که اغلب مواقع قیمت به جای ادامه دادن ترند، به متوسط خود بازمیگردد.
همینطور باندهای بولینگر یک ابزار عالی برای تشخیص عقبنشینی ترند و فرصتهای معاملاتی مربوط به آن به شمار میآید.
در این مواقع به خود باندها توجه کنید که ممکن است در حال ترند بوده و حداکثر و حداقلهای جدیدی را ایجاد کنند و همینطور قیمت که ممکن است عقبنشینی از خود نشان دهد.
آموزش باندهای بولینگر ترندهای صعودی آلپاری
باندهای بولینگر میتوانند برای مشخص کردن اینکه یک نماد معاملاتی با چه قدرتی در حال صعود است و زمانی که احتمال تغییر جهت و از دست دادن قدرت دارد، مورد استفاده قرار بگیرند.
اگر یک ترند صعودی به اندازه کافی قدرتمند باشد، به طور مداومی به باند بالایی میرسد. ترند صعودی که به باند بالا میرسد نشان میدهد که نماد معاملاتی در حال صعود است و معامله گران میتوانند از این فرصت استفاده کنند تا یک معامله خرید انجام دهند.
اگر قیمت در ترند صعودی عقب نشینی کند و بالاتر از باند وسط بماند و دوباره به باند بالا بازگردد، این نشاندهندهی قدرت بسیار بالای ترند است. عموما قیمت در یک ترند صعودی نباید باند پایین را لمس کند و اگر این اتفاق بیوفتد، یک نشانهی هشدار برای تغییر جهت یا از دست دادن قدرت ترند است.
اکثر معامله گران تکنیکال هدفشان این است که از ترندهای صعودی قدرتمند قبل از اینکه تغییر جهت رخ دهد، سودآوری کنند. زمانی که یک نماد معاملاتی نمیتواند به یک نقطه اوج جدید برسد، معامله گران تمایل پیدا میکنند که برای اجتناب از ضررهای حاصل از تغییر جهت ترند، به فروش بپردازند.
به طور کلی معامله گران تکنیکال رفتار یک ترند صعودی را بررسی میکنند تا بدانند که چه زمانی ترند از خود قدرت یا ضعف نشان میدهد.
باندهای بولینگر همینطور میتوانند برای مشخص کردن اینکه یک نماد معاملاتی با چه قدرتی در حال نزولی است و زمانی که احتمال تغییر جهت به یک ترند صعودی دارد، مورد استفاده قرار بگیرند.
در یک ترند نزولی قدرتمند، قیمت همراه با باند پایین حرکت میکند و این نشان میدهد که فروش در بازار به طور فعالانهای قدرتمند باقی مانده است. اما اگر قیمت نتواند همراه با باند پایین بماند یا نتواند آن را لمس کند، این نشاندهنده از بین رفتن اندازه حرکت نزولی است.
زمانی که عقب نشینی هایی در بازار دیده میشود و قیمت پایینتر از باند وسط باقی مانده و سپس دوباره به باند پایین بازمیگردد، این نشان دهندهی قدرت نزولی بسیار بالا است. در یک ترند نزولی، قیمت نباید بالاتر از باند بالا عبور کند چون این نشان میدهد که ترند احتمالا در حال تغییر جهت است.
بسیاری از معامله گران از معامله در هنگام ترندهای نزولی فارکس اجتناب میکنند. این در حالی است که بهتر است به دنبال فرصت برای خرید باشند. ترند نزولی میتواند برای دورههای کوتاه یا بلند باقی بماند (دقایق، ساعتها، هفتهها، روزها، ماه ها یا حتی سال ها).
سرمایه گذاران باید هر نشانهای از ترند نزولی را به سرعت تشخیص دهند تا سرمایه گذاری های خود را حفظ کنند. اگر باندهای پایین یک ترند نزولی متداوم را نشان دهند، معامله گران باید از خود احتیاط نشان دهند و از ورود به معاملاتی که ممکن است زیانآور باشد اجتناب کنند.
دره های W و قله های M بخشی از طرح آقای آرتور مریل Arthur Merrill برای شناسایی 16 الگو با W و M بود. باندهای بولینگر از الگوهای W برای شناسایی دره های W در هنگامی که حداقل دوم پایینتر از حداقل اول بوده اما بالاتر از باند پایین باقی میماند، استفاده میکنند.
این زمانی رخ میدهد که یک عکسالعمل نزولی نزدیک یا پایینتر از باند پایینی رخ میدهد. پس از آن قیمت به سمت باند وسط یا بالاتر از آن بازمیگردد و یک حداقل جدید قیمتی ایجاد میکند.
آقای جان بولینگر از الگوهای M با باندهای بولینگر استفاده میکرد تا قله های M را شناسایی کند. در حالت سادهی خود، یک قله M مشابه به یک الگوی چارتی دو قله است. یک قله M زمانی رخ میدهد که یک عکسالعمل قیمتی وجود دارد که نزدیک یا بالاتر از باند بالایی حرکت میکند.
قیمت پس از آن افت میکند و نزدیک به باند وسط یا پایینتر از آن آمده و یک حداکثر قیمتی جدید خلق میکند اما بالاتر از باند بالا بسته نمیشود.
اگر قیمت پس از آن حرکت نزولی کند و به پایینتر از حداقل عقب نشینی قبلی بازگردد، قله M به طور کامل شکل میگیرد.
با اینکه باندهای بولینگر ابزار بسیار مفیدی برای معامله گران تکنیکال فارکس محسوب میشوند، برخی محدودیت ها وجود دارد که معامله گران باید قبل از استفاده از باندها مطلع باشند. یکی از این محدودیت های باندهای بولینگر این است که این ابزار به طور عمده به قیمت عکسالعمل نشان میدهند و در واقع پیش بینی کننده نیست.
باندها به تغییرات قیمتی چه در ترندهای نزولی و چه ترندهای صعودی واکنش نشان میدهند اما قیمت ها را پیش بینی نمیکنند. به عبارت دیگر، مانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال، باندهای بولینگر در واقع اندیکاتور تاخیردار به شمار میآید.
این به دلیل آن است که باندهای بولینگر بر اساس یک میانگین متحرک ساده تشکیل شدهاند که میانگین چندین میله قیمتی مختلف را به دست میآورد. با اینکه معامله گران میتوانند از این باندها برای اندازهگیری ترندها استفاده کنند اما نمیتوانند به طور مستقل از آن برای پیش بینی قیمت بهره بگیرند.
توسعه دهندهی باندهای بولینگر یعنی آقای جان بولینگر پیشنهاد کرده است که معامله گران باید از این سیستم به همراه دو یا سه ابزار غیر مرتبط که سیگنال های بازار مستقیم تری ارائه میکنند، استفاده کنند.
یکی دیگر از محدودیت های باندهای بولینگر این است که تنظیمات استاندارد باند بولینگر برای همه معامله گران جوابگو نخواهد بود. معامله گران باید تنظیمات را امتحان کرده و پارامترهایی را پیدا کنند که مناسب سبک و نمادی که معامله میکنند، است.
اگر تنظیماتی که برای باندهای بولینگر انتخاب کردهاید کار نکند، شما باید تنظیمات را تغییر داده یا به طور کلی از یک ابزار تحلیل متفاوت استفاده کنید.
تاثیر و بازده باندهای بولینگر در هر بازار معاملاتی متفاوت است و حتی اگر معامله گران در حال معامله بر روی یک نماد معاملاتی برای مدت قابل توجهی هستند، ممکن است نیاز به تغییرات تنظیمات باندهای بولینگر داشته باشند.